اگه يه روز من مردم و تو منو دوست داشتي پنج شنبه ها بيا سر مزارم و گل سرخ رنگي را روي قبرم بذار تا هميشه اون گلي رو كه بهت داده بودم رو به خاطر بيارم ولي ... اگه تو مردي......... من فقط يه بار ميام مزارت ميام و اون دسته گله سفيده مريم رو كه با خونه خودم سرخشون كردم برات هديه ميكنم وعاشقانه كنارت جون ميدم تا بدوني هيچ وقت تنها نيستي
*پرسید به خاطر كی زنده هستی؟ با اینكه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ كس. پرسید پس به خاطر چه زنده هستی؟ با اینكه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یك بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ در حالیكه اشك تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسی كه به خاطر هیچ زنده است .
یه گوشه نشسته بودم که صدام کرد و گفت بیا بازی ؟! منم گفتم باشه ولی چی بازی؟ گفت : امممم قایموشک؟!
قبول کردم اما میترسیدم آخه هروقت چشممو بستم دیگه هیچی ندیدم دلم نمی خواست چشم بذارم ؟!! زود گفت تو چشم بذارو تا بیست بشمار ! چون دوستش داشتم هیچی نگفتمو رفتم یه گوشه چشمامو بستم! اما قبلش واسه آخرین بار نگاهش کردم که یادم باشه صورت قشنگش چه شکلی بود ..؟ بعد هم ... یک .. دو .. سه ... پنج ...دوازده ... هفت ... چهار ... پونزده ... چهارده و بیست !!! اما صدام نکرد که برم. یه کم دیگه صبر کردم اما بازم هیچی نگفت ... گفتم شاید هنوز قایم نشده دوباره باز یه کم دیگه شمردم !!! بازم صدام نکرد !!! چشامو باز کردم رفتم دنبالش خدا کنه زود پیداش کنم
اول رفتم پیش مورچه اما گفت ندیدتش ؟!!
رفتم پیش مداد رنگی هام اما اونا هم ...
رفتم پیش رنگین کمون اونم ندیده بودش !!!
خورشید ابر دشت ... هیچ کس ازش خبر نداشت ...
ترسیدم گریه کردم. تازه پیداش کرده بودم نمی خواستم بره آخه اگه میرفت خیلی تنها میشدم مثل اون موقع ها ... گفتم میرم همون جایی که چشم گذاشته بودم شاید برگشته باشه ...
ولی گم شده بودم حالا اگه اونم پیدا میشد باید منم پیدا میشدم ... خدا کنه دنبالم بگرده ... به قاصدک گفتم من اینجام زیر این درخت کنار چمن زار !!!
نمی دونم تا کی باید تنها بمونم که بیاد !!! توروخدا اگه شما دیدینش بگین من همین جا نشستم همیشه منتظرشم ... بگین همین جا زیر درخت کنار چمن زار یه کوچولو نشسته بگین واسه آخرین بار اینقدری نگاش کردم که الان اگر بیاد بشناسمش!! خدا کنه اونم منو یادش باشه ... یه گل رز قرمز اینجاست که بعضی وقتا باهام حرف میزنه ... بهم قول داده وقتی برگردی بذاره اونو بدمش به تو ... زود برگرد دل من کوچیکه جای غصه و دلتنگی رو نداره ... !!!!

نظرات شما عزیزان:
sevda 
ساعت23:37---12 مهر 1390
kheli gashange asisam
kolliam alamate soal tu zehname alan
said 
ساعت15:21---27 تير 1390
سلام عزیزم خسته نباشی وبلاگ خوبی داری بازم سر میزنم پاسخ:
mamnon khoshhal misham
sogand 
ساعت11:31---24 تير 1390
سلام پرستو جان.وبلاگ قشنگی داری.من وبلاگتولینک کردم.دوست داشتی توهم منو لینک کن.
|